ناخدای عشق
چرا!؟ اخر به کدامین گناه؟! چه کردم که حسرت فقط شد همدمم؟! از که پرسم سوالهایم!؟ خدا تو که دگر میشنوی! تو که دگر ستم ها را میبینی! تو را به خودت قسم میدهم که جوابش رو بده! خدا همه گویند که جوانی! ای کاش میشد که کمرتاخورده ام را ببینند! دیگر چه توقع از یک جوان پیر خدا؟! دلم را شکستند مثل سنگی که دل شیشه را شکست! فقط صدایش را خودم شنیدم وبس
نظرات شما عزیزان:
نوشته شده در شنبه 15 مهر 1391برچسب:عاشقانه,عشق,دوستی,لاو,love,kiss,عاشق,حسرت,تنهای,دوست داشتن,باران عشق,باران,حافظ,شوخی,اس ام اس عاشقانه,مطلب عاشقانه, ساعت
2:3 توسط غریبه
Power By:
LoxBlog.Com |